15. اندوه

ساخت وبلاگ
احتمالا دوباره دارم چرت و پرت نویسیامو شرو میکنم... نوشتن احساسات پیچیده و مبهم بهم کمک میکنه خودمو تخلیه کنم... گوربابا اونایی ک از ادم توقع دارن مطالب روشنفکری بذاره تو صفش البته نظرشون محترمه (راسش اصلنم محترم نیس) فک کن با تمام وجود ی چیزیو میخای بعد میدونی ک بهش نمیرسی... ی اتفاقی ک من معتقدم 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 3:37

هر انسانی یک فاصله ای دارد (بسته ب خصوصیاتش و خصوصیات شما) ک باید توسط شما حفظ شود و اگر نزدیکتر از این فاصله شوید ب خودتان اسیب میرسانید, برای اینک این فاصله را پیدا کنید باید نزدیک و دور شوید و شاید گاهی هم اسیب ببینید... من ب شخصه باید ماکسیموم فاصله احساسی با ادمهای بقول معروف زرنگ را بگیرم, تا 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 3:37

خدایا من خیلی طفلی و حیوونکیم کمکم کن!:(

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 3:37

ب اندازه کل حجم کهکشان دلم تنگ است!

پ ن:صبر و سکوت و خاموشی باید از من یک ادم با روح وسیع و زیبا بسازد, چیزی ک ب اندازه ی داشتن دوقلب تپنده در قفسه سینه نایاب خواهد بود... احساس میکنم دارند قفسه سینه ام را سوراخ میکنند تا قلب دوم را بگذارند, لعنتی خیلی درد دارد...

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت: 3:37

ب یکجایی رسیدم ک فهمیده ام ادم خودش است و خودش... تمام... این نه شعار است نه بابتش ناراحتم و نه ب خاطرش احساس تنهایی میکنم... راستش فهمیدن این موضوع عین بزرگ شدن است... اینک ادمهای خوب زیادند اما دراخر خود ادم است ک باید رنج بکشد... این حس اینروزهایم را عجیب دوست دارم, نه ک احساسات خوب یا لذتبخشی باشند...نه... احساساتیند ک بالاخره پذیرفتنشان را یاد گرفتم و قسمتی از من شده اند... 

پ ن:من ب غمگین ترین حالت ممکن شادم/ تو ب اشوب دلم ثانیه ای فکر نکن

التماس دعا:)

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 1:44

ی حافظ دارم ک مامانم خیلی سال پیش برا تولدم خریده و بهترین هدیه ای ک گرفتم... اگ بگم حافظ رو دیوانه وار میپرستم اغراق نکردم, بخدا ک هروقت ازش خواهش کردم ک باهام حرف بزنه یک غزل از توش پیدا شده ک عینا حرفهای منه و این تنها معجزه ای ک دیدم, انگار ک حافظ یکجایی در روح من خوابیده باشه... امشب از اون شب 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 62 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 18:45

یک ترانه میتواند لحظه ای را تغییر دهد

یک ایده میتواند دنیایی را عوض کند

یک قدم میتواند سفری را آغاز کند

اما

یک "دعا‏"‏ی شما در حق دیگری میتواند‏

یک ناممکن را ممکن کند

برای هم دعا کنیم, مخصوصا برا من، همه باهم برا من دعا کنیم:)

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 69 تاريخ : جمعه 26 خرداد 1396 ساعت: 18:45

یک داستان کودک بود, نصفه خواندم, ببری ک درقفس بود و میدانست حداکثر چهار قدم میتواند بردارد و انتظار داشت قدم چهارم با سر بخورد ب میله های قفس... یکروز یادشان میرود درقفس را ببندند, قدم چهارم ک سرش نمیخورد ب قفس داستان برای من تمام میشود... احتمالا ببر طعم ازادی را چشیده باشد اما از خودم میپرسم ک اگر 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 8:12

با کتاب و جزوه هات ور میرفتی, تحمل اینهمه سکوت برام مشکل بود گفتم: " اینجارو ببین نوشته هر فرد ب طور میانگین تو زندگیش از کنار ۳۶ تا قاتل رد میشه " و طبق عادت معمولم دهنمو یک متر واکردم تا نشون بدم خیلی هیجانزدم و تو انگار ک یکی دم گوشت گفته باشه "تو شیلی دوازده نفر ب قیمت کنسرولوبیا اعتراض کردن" خ 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 82 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 8:12

این شعر سهرابو تازه خوندم

تو مرا ازردی...

ک خودم کوچ کنم از شهرت...

تو خیالت راحت!

میروم از قلبت...

میشوم دورترین خاطره در شبهایت

تو ب من میخندی و ب خود میگویی.. باز می آید و میسوزد از این عشق ولی... برنمیگردم، نه!

میروم انجا ک دلی بهر دلی تب دارد

عشق زیباست و حرمت دارد

خدایی چجوری دلشون میومده سهرابو اذیت کنن! 

پ‌ن: اهنگ انگلیسی باشه معنی‌دار باشه، سراغ ندارین؟! انقد ادل گوش دادم گوشیم فوشم میده

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

حس میکنم هیچی قرار نیس درست شه


من هیچی ندارم! هیچی! طبق روال باید تو این ۱۸ سال ی غلطی کرده باشم...


هیچی درست نمیشه

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

مث من نباشین قوی باشین

مث من نباشین عاجز نباشین

مث من نباشین 

میترسم

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

این خدا اگرهم باشد خدای ترسناکیست پس اگر فکر کنیم نیست مثبت اندیش بوده ایم دوستان من گوش کنید:حریق سرتاپای مرا گرفته است شما حرف از تسلی میزنید من این حریق را باید تا قبرستان ببرم  دوستان من دعاکنید دوباره متولد شوم احمدرضا احمدی حالم ب طرز وحشتناکی خوب نیست, نابود شده ام, هیچ چیز برایم نمانده, یک 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 90 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

حالم ک خیلی بد باشه و اوضام خیط خیط میرم پش بوم خونمون... این مدت زیاد میرم البته الان کیف نمیده... شبایی ک بارون اومده باشه محشره...عالیه...هیچیو با حس تنهایی اونموقع زیربارون و هوای سرد و سویشرت قرمزه ی مامان و هندزفری و اهنگام و نگا کردن ب اسمون عوض نمیکنم... داشتم میگفتم  الان خیلی کیف نمیده ف 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

یک غم خداحافظی ب دلم مانده... اقای ح با ان چشم های سبز شاد و ان سیبیل هایی ک شبیه راننده کامیون هایش میکرد و خنده هایی ک از عمق جانش می امدند... انقدر عاشقانه درس میداد و انقدر پدرانه دوستمان داشت ک هرگز فک نمیکردم تا این حد دلم برای صبح هایی ک ب خاطر ۶ از خواب بلند شدن زمین و زمان را ب فحش میکشیدم 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

شما که سواد داری ، لیسانس داری ، روزنامه خونی با بزرگون می شینی، حرف میزنی ، همه چی می دونی شما که کله ت پره ، معلّم مردم گنگی واسه هر چی که می گن جواب داری ، در نمی مونی بگو از چیه که من ، دلم گرفته؟ راه میرم دلم گرفته ،  می شینم دلم گرفته  گریه می کنم ، می خندم ، پا میشم، دلم گرفتهمن خودم آدم بود 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 21:26

یک وقت‌هایی عشق شمارا وادار میکند رهایش کنید..

و این غم‌انگیزترین نوع رها کردن است...

ترک‌کردنی ک ترکش را نمیتوانید اما این ب صلاح علاقه‌تان خواهد بود...

پ‌ن: تصمیمم احساسیست یا عقلی؟! خدا بخواهد تمام نمیشویم

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 76 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 3:21

میخام بدونم چرا زندگی انقد سنگ جلوپام میندازه؟! دقیقا وقتی فک میکنم همه چیو حل کردم ویا میتونم از پسش بربیام زندگی چیزای جدیدو رو میکنه...

جالب اینجاس دوسه روزه یجوری با همه چی کنار اومدم ک این کنار اومدنو از خودم تو تولد سی و هف،هش سالگی انتظار داشتم نه ۱۸ :))

***************

این شعر خیلی خوبیه: 

نیمه‌های راه دیدم نارفیقی میکنند

ترکشان کردم، شده نامم رفیق نیمه‌راه

پ‌ن: الان تنها دلخوشی زندگیم اینه ک چارشمبه‌ها فرار از زندان میاد!

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 3:21

سرنوشت ما درهای بسته بود... درهایی ک باز نشدند  و ما پشتشان زار زدیم... سرنوشت ما جاده های بی انتها بود... جاده هایی ک تمام نشدند  و ما وسطش جان دادیم... سرنوشت ما بلاتکلیفی بود، اه و افسوس بود نفهمیده شدن بود، شبیه هیچکس نبودن ما ب سرنوشتمان باختیم و بازنده ها تاوان میدهند، این زندگی تاوان ماست ب 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 3:21

نمیتونم واقعا نمیتونم  ادامه بدم

از هیچکس، هیچ کاری ساخته نیس، هیچکس نمیتونه کمکم کنه

هی مگ اونا خونواده ی من نیسن؟! پریشانی تو تمام من مشهوده حتی اگ معمولی باشم حتی اگ بروم نیارم ملومه مگ نه؟! پس جرا کمکم نمیکنن؟! نمیفهمن یا نمیخوان؟! 

من احتیاج دارم ب ی کمکی چیزی ی دارویی ی مردنی ی چیزی واقعا بهش احتیاج دارم 

نمیتونم خودمو کنترل کنم، من چرا نمیمیرم؟!

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 3:21